هووخشتره (پارسی باستان: hUvaxšatara، اکدی: mÚ-ak-sa-tar و mUk-sa-tar، عیلامی: mÚ-ak-sa-tar, mUk-sa-tar و mÚ-ma-ku-iš-tar، فریگی باستان: Ksuwaksaros، یونانی: Kyaxárēs)۷۱ سومین و تواناترین شاه ماد و نخستین پادشاه در دوران باستان است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. او را میتوان بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.
مرگ فرورتیش پدر هووخشتره و شکست مادیها، منجر به استقرار فرمانروایی سکاها در ماد شد تا اینکه سرانجام هووخشتره توانست به ۲۸ سال فرمانروایی آنها پایان دهد. وی مادیا پادشاه سکاها را به همراه سرکردگانش به مهمانی خواند، همه را مست کرد و به قتل رسانید و بدین ترتیب غایلهٔ سکاها را پایان داد. چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر وی فراهم شد، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت.۷۲
هووخشتره، شکست پدرش فرورتیش را در برابر آشوریها دیده بود و از آن درس عبرتی آموخته بود. او فهمید که برای مقابله در برابر آشوریان، میبایست نیروی نظامی مجهزی تشکیل دهد؛ زیرا سربازان طوایفی که به همراه سرکردگان خود در هنگام جنگ به اردو میپیوستند، هرگز از عهدهٔ یک سپاه منظم بر نمیآیند. به همین خاطر ابتدا ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و به جای تقسیمات سابق عشیرتی، آنها بر حسب نوع سلاح تقسیمبندی کرد و این خود استعداد جنگی آنها را بسیار بالا برد. وی در این راه باقیماندهٔ سکاها را هم به خدمت گرفت.۷۳
در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.
هووخشتره سپس با دولت بابل متحد شد۷۷ و با نیروی نظامی خود به سوی آشور حرکت کرد. در سال ۶۱۴ پیش از میلاد از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت باستانی دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپولاسار در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ماد و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۲ پیش از میلاد هووخشتره و نبوپولاسار توانستند با حمله به نینوا پایتخت آشوریان و فتح آن، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهند.۷۸۷۹
پس از فتوحات و پیروزیهای فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان شد. وی با آلیات شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمینهای بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ بین مادها و لیدیها سرانجام در سال ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت. هووخشتره هم در همان سال و یا سال بعد درگذشت.۸۰ پس از هووخشتره پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال حکومت کرد.۸۱
ایشتوویگو
نقاشی رویای (خواب دیده شده پادشاه) ایشتوویگو و دخترش ماندانا(مادر کوروش) که تاکی از بدن او روییده، نقاشی متعلق به سدهٔ پانزدهم میلادی در فرانسه از نقاشی ناشناس است.
نوشتار اصلی: ایشتوویگو
ایشتوویگو آخرین پادشاه ماد بود که از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد.۸۲ نام وی در منابع یونانی Astuágē و Astuígas یا Astuigâs ذکرشده و در منابع بابلی، Iš-tu-me-gu نوشته شدهاست. امروزه تصور رایج بر این است که این نامها برگرفته از واژهٔ Ṛšti-vaiga در پارسی باستان بهمعنای «نیزهگردان» است. شکل رایج این نام در زبان یونانی، وضوحاً تصحیف از ریشهٔ پارسی آن است. این نام در زبان ایلامی، چند بار در لوحههای باروی تخت جمشید بهصورت Iš-ti-/Ir-iš-ti-man-ka نوشته شده است که وابسته بودن آنها به نام آستیاگ، مورد مناقشه است. ایشتوویگو در کتب تاریخی به آستیاگ معروف است.۸۳ او شوهر خواهر کرزوس بود. از ۳۵ سال حکومت ایشتوویگو اطلاعات زیادی در دست نیست. از اقدامهای ایشتوویگو، لشکرکشی به قفقاز و جنگ با لیدی بود که در نهایت موجب پیمان صلح او با پادشاه لیدی و ازدواج او با آرینیس، خواهر کرزوس شد. منابع بابلی میگویند که ایشتوویگو به کوروش حمله کرد، ولی سپاهش بر او شورید و او را دستگیر کرده، به کوروش تحویل داد. بدین ترتیب حکومت ۱۲۸ ساله شاهنشاهی ماد پایان یافت و امپراتوری هخامنشی بنیان گذاشته شد. کوروش مادها را مغلوب کرد، اما به آن لباس پارسی پوشاند. بهطوری که خیلی از مقامات مادی، در حکومت هخامنشیان دارای جایگاه والایی بودند و ایالت ماد دومین ایالت هخامنشی پس از پارس بود. روایات مختلفی در مورد تبار کوروش و چگونگی جنگ او با ایشتوویگو توسط یونانیها گفته شده که تماماً رنگ و بوی فولکلور میدهند. از نظر دانشمندان امروزی، هیچ رابطهٔ خویشاوندی بین کوروش و ایشتوویگو وجود ندارد.۸۴
رویدادنامه نبونعید از رویدادهای آغازین به تخت نشستن نبونعید در ۵۵۶ پ. م. شروع میشود و اندک زمانی پس از فتح بابل توسط پارسیان در ۵۳۹ پ. م. به پایان میرسد. حداقل بخشی از این رویدادنامه در دوران کوروش نگاشته شده است، چرا که لحنش نسبت به نبونعید پرخاشگرانه میشود. این متن همچنین از جنگی میان ایشتوویگو، شاه ماد، و کوروش و تسخیر هگمتانه، پایتخت ماد توسط ارتش پارسیان در ششمین سال تاجگذاری نبونئید، یعنی ۵۵۰ پ. م. سخن به زبان میآورد (خط های۱-۴).۸۵ نویسندهٔ سالنامه به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد: «شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کوروش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».
با سقوط هگمتانه، استقلال ماد به پایان رسید و پس از آن، توسط پارسها رهبری و اداره شد.
جنگهای آشور و ماد
مجموعه لشکرکشیهای آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمانهای حکومتی لولوبیان و گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق. م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار میرفت. اخرین لشکرکشی اشور به ماد در سال ۷۰۲ پ. م. بود. خطر حمله از غرب بهوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودهاند بوجود آوردهاست. مادها پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران (۷۲۸-۵۵۰ پ. م) را در ایران بنیاد نهادند. از سال ۶۷۳ پ م جنگهای مادها و آشور دوباره پا میگیرد از این زمان به بعد در اسناد آشوریها از کشور ماد نیرومند سخن میرود که نشان از به رسمیت شناخته شدن موجودیت دولت مادها از طرف آشوریها است. در حدود سال ۶۵۰ پ. م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از کیمریها، یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز، سکاها، به منطقه شمال غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه اورمیه و شرق آناتولی را نابود کرده بودند
آشوربانیپال پادشاه آشور
در زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و اشوریها در نگرفت ولی جنگهای آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال ۶۴۰ پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد.
تمدن مادها
تکوک طلایی بز کوهی هگمتانه از دوران هخامنشی که در هگمتانه کاوش شده و اکنون در موزهٔ ملی ایران نگهداری میشود.
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد. همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایهگذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانههای تمدنهای بینالنهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبههای باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده میشود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگنبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی میتوان دید.۸۶
جامعه و اقتصاد مادها
در حال حاضر، هیچ اطلاعات مستقیمی از نهادهای اجتماعی و سازمانهای اقتصادی جامعهٔ ماد در دست نداریم. هرودوت اشاره میکند که مادها ۶ قبیله بودند که از میان آنها فقط آریزانتیان، بهمعنای «دارای اصل و نسب آریایی» دارای ریشهشناسی آشکار ایرانی است، اما در مورد دیگر قبایل تقریباً هیچ اطلاعاتی در دست نداریم. ظاهراً، برخی از عناصر سیستم مدیریتی و اداری مادها که از آشوریان آموخته بودند، تا پس از سقوط آشور نیز در استانهای مادی ادامه داشت و مادها به تدریج این سیستم اداری را همچون نهادهای سنتی خودشان تصور میکردند.۸۷ یانوش هارماتا کوشید تا منشأ سیستم اداری مادها را ردیابی کند و در این کار، مبنای استدلالهای خود را عمدتاً بر روی دادههای زبانشناسی قرار داد. وی به این نتیجه رسید که مادها دارای «سازمان اداری بسیار توسعهیافتهای بودند که پس از آنها نیز این سیستم توسط هخامنشیان مورد استفاده و اقتباس قرار گرفت.»۸۸ در هر صورت، جایگاه ساتراپ که هخامنشیان از آن استفاده میکردند، حتی پیش از ظهور دولت ماد نیز برای تعیین روسای مستقل وجود داشته است.
آثار ارزشمند باستانشناختی بهدستآمده از تپه نوشیجان، گودینتپه و دیگر محوطههای باستانی و همچنین سنگنگارههای آشوری، نشان میدهند که در نیمهٔ نخست هزارهٔ یکم پیش از میلاد، سکونتگاههای شهری در مناطق مختلفی از ماد وجود داشتهاند که مراکز تولید صنایع دستی و اقتصاد دامداری و کشاورزی اندکی را تشکیل میدادند. با قضاوت بر اساس منابع آشوری، شغل اول و اصلی مردم مناطق ماد، پرورش اسب و تولید صنایع دستی بود. آشوریان از مناطق مادی، اسب، گاو، گوسفند، شتر باختری، سنگ لاجورد، برنز، طلا، نقره و دیگر فلزات و همچنین پارچههای پشمی و کتانی را به عنوان باج و خراج دریافت میکردند.۸۹
معیار ثروت در جامعه مادگذشته از عواید توزیعی حاصل از ترانزیت تجارت سنگ لاجورد هنوز با تعداد پَسو-ویرا یعنی حیوانات اهلی، عمدتأ اسب و مردانی که با تابعیت مشترکشان در اختیار یک پدرسالار بودند، سنجیده میشد. هر چند که خاندانهای اشرافی طبعأ اشیای ساخته از طلا، نقره و مس نیز در اختیار داشتند. اما مقدار آنها چنان نبود که رقم جداگانهای را در خراج پرداختی به آشور را تشکیل دهد.
اما با تسخیر آشور و نینوا، مادها یک شبه به ثروتهای هنگفت و باورنکردنی دست یافتند که طبعأ میان افراد معدودی همچون اشرافیت و رهبران نظامی جمع میشد. تردیدی نیست که ترکیب جامعه ماد بسیار شبیه به دورهٔ ایران هخامنشی بود که از راه کتیبهٔ بیستون، بایگانیهای تخت جمشید و مؤلفان یونانی از آن آگاهی داریم.۹۰
فرهنگ، هنر و معماری مادها
به نظر میرسد که هنر تصویری مادی تحت تاثیر بابلیها و آشوریها، مهرتراشها (و کاتب) های ایلامی و در آخر شاید توسط فاز اولیه خاورنزدیک «سبک جانوری» (که منشاء آن ممکن است هرچیزی باشد) قرار گرفته است.۹۱
در قسمت پیشه ها؛ هنرنمایی بر مفرغ و آهن به درجهٔ عالی رسیده بود (به ویژه مصنوعات هنری مفرغی)، سنگتراشی و صنعت سفالینه سازی و محتملأ نساجی پیشرفت کرده بود. تزئینات گوناگونی که بر ظروف سفالینهٔ ان روزگار دیده میشود چنین نشان میدهد که مادها بر منسوجات نیز نقوش زیبای مزبور را به کار می بردهاند۹۲
دربار و درباریان
صاحبمنصبی مادی در کاخ آپادانای تخت جمشید.
دادههای در دسترس دربارهٔ دربار مادها بسیار اندکاند و همهٔ آنها نیز مورد اطمینان نیستند. بر اساس گزارش هردودت دربارهٔ کودکی کوروش و بازی کردن او در نقش پادشاه، بهنظر میرسد که دربار ماد شامل محافظان، پیامآوران، «چشمان شاه» (نوعی سازمان جاسوسی) و سازندگان بودهاست.۹۳ از این روی احتمالاً این بازی از روی دربار موجود الگوبرداری شده بود.۹۴ هنگامی که این کودک به کوروش بزرگ (۳۰-۵۵۹ پ. م) تبدیل شد، احتمالاً همان شیوهها و سازماندهی دربار ماد را ادامه داد، از جمله اَشکال آداب تشریفاتی و رسوم دیپلماتیکی که مادها نیز به نوبهٔ خود آنها را از آشوریها به ارث برده بودند؛ اگرچه هیچ اطلاعات صریح و روشنی در این زمینه وجود ندارد.۹۵ به گفتهٔ کستیاس، یکی از منصبهای دربار ماد، ساقی سلطنتی بود
