فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 365
عمريست تا به راه غمت رو نهاده ايم ، روي و رياي خلق به يک سو نهاده ايم طاق و رواق مدرسه و قال و قيل علم ، در راه جام و ساقي مه رو نهاده ايم هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده ايم ، هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده ايم عمري گذشت تا به اميد اشارتي ، چشمي بدان دو گوشه ابرو نهاده ايم ما ملک عافيت نه به لشکر گرفته ايم ، ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده ايم تا سحر چشم يار چه بازي کند که باز ، بنياد بر کرشمه جادو نهاده ايم بي زلف سرکشش سر سودايي از ملال ، همچون بنفشه بر سر زانو نهاده ايم در گوشه اميد چو نظارگان ماه ، چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده ايم
گفتي که حافظا دل سرگشته ات کجاست
،
در حلقه هاي آن خم گيسو نهاده ايم
تعبیر:
با همه ی توان خود در راه مقصود تلاش و کوشش کن و اعتنایی به حرف دیگران نکن. آنچه که بدست آورده ای با سعی و تلاش خودت به دستت رسیده، پس مراقب باش تا آن را به آسانی از دست ندهی.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 451
خوش کرد ياوري فلکت روز داوري ، تا شکر چون کني و چه شکرانه آوري آن کس که اوفتاد خدايش گرفت دست ، گو بر تو باد تا غم افتادگان خوري در کوي عشق شوکت شاهي نمي خرند ، اقرار بندگي کن و اظهار چاکري ساقي به مژدگاني عيش از درم درآي ، تا يک دم از دلم غم دنيا به دربري در شاهراه جاه و بزرگي خطر بسيست ، آن به کز اين گريوه سبکبار بگذري سلطان و فکر لشکر و سوداي تاج و گنج ، درويش و امن خاطر و کنج قلندري يک حرف صوفيانه بگويم اجازت است ، اي نور ديده صلح به از جنگ و داوري نيل مراد بر حسب فکر و همت است ، از شاه نذر خير و ز توفيق ياوري
حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوي
،
کاين خاک بهتر از عمل کيمياگري
تعبیر:
برای رفع مشکلات با تدبر و تعقل کار کن. دوستانه می توانی در حل مشکلات خود اقدام کنی. از خصومت و دشمنی بپرهیز. به آنچه که داری قانع باش تا محتاج نا جوانمردان نشوی. در روزگار سعادت به یاد دیگران باش و خدا را فراموش نکن. برای رسیدن به آرزو، به عقل و اراده ی خود تکیه کن و از خداوند کمک بطلب.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 218
در ازل هر کو به فيض دولت ارزاني بود ، تا ابد جام مرادش همدم جاني بود من همان ساعت که از مي خواستم شد توبه کار ، گفتم اين شاخ ار دهد باري پشيماني بود خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش ، همچو گل بر خرقه رنگ مي مسلماني بود بي چراغ جام در خلوت نمي يارم نشست ، زان که کنج اهل دل بايد که نوراني بود همت عالي طلب جام مرصع گو مباش ، رند را آب عنب ياقوت رماني بود گر چه بي سامان نمايد کار ما سهلش مبين ، کاندر اين کشور گدايي رشک سلطاني بود نيک نامي خواهي اي دل با بدان صحبت مدار ، خودپسندي جان من برهان ناداني بود مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر ميان ، نستدن جام مي از جانان گران جاني بود
دي عزيزي گفت حافظ مي خورد پنهان شراب
،
اي عزيز من نه عيب آن به که پنهاني بود
تعبیر:
دودلی و تردید را از خود دور کن. از همنشینان و دوستان بد دوری کن تا دچار رنج و گمراهی نشوی. آرزوهای دور و دست نیافتنی غیر از رنج و زحمت نتیجه ای ندارد. اعتدال و میانه روی را پیشه کن.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 134
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد ، باد غيرت به صدش خار پريشان دل کرد طوطي اي را به خيال شکري دل خوش بود ، ناگهش سيل فنا نقش امل باطل کرد قره العين من آن ميوه دل يادش باد ، که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد ساروان بار من افتاد خدا را مددي ، که اميد کرمم همره اين محمل کرد روي خاکي و نم چشم مرا خوار مدار ، چرخ فيروزه طربخانه از اين کهگل کرد آه و فرياد که از چشم حسود مه چرخ ، در لحد ماه کمان ابروي من منزل کرد
نزدي شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
،
چه کنم بازي ايام مرا غافل کرد
تعبیر:
در انجام کاری که در پیش داری دچار مشکل و نا امیدی شده ای. یأس و حرمان انسان را از ادامه ی راه باز می دارد و بهتر است راه های دیگر را هم امتحان کنی. با صبر و حوصله و ایمان می توانی کوه مشکلات را از پیش پای خود برداری. مشورت با صاحبنظران را فراموش نکن. به تنهایی از عهده ی حل مشکلات بر نمی آیی.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 376
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشيم ، سخن اهل دل است اين و به جان بنيوشيم نيست در کس کرم و وقت طرب مي گذرد ، چاره آن است که سجاده به مي بفروشيم خوش هواييست فرح بخش خدايا بفرست ، نازنيني که به رويش مي گلگون نوشيم ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است ، چون از اين غصه نناليم و چرا نخروشيم گل به جوش آمد و از مي نزديمش آبي ، لاجرم ز آتش حرمان و هوس مي جوشيم مي کشيم از قدح لاله شرابي موهوم ، چشم بد دور که بي مطرب و مي مدهوشيم
حافظ اين حال عجب با که توان گفت که ما
،
بلبلانيم که در موسم گل خاموشيم
تعبیر:
ناراحتی و غم روزگار را فراموش کن و به شادی و طرب زندگی فکر کن. اگر عاقل باشی می توانی غم ها را به شادی تبدیل کنی. اگر به نتیجه ی مطلوب نرسیدی نا امید نباش. زندگی فراز و نشیب بسیار دارد.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 211
دوش مي آمد و رخساره برافروخته بود ، تا کجا باز دل غمزده اي سوخته بود رسم عاشق کشي و شيوه شهرآشوبي ، جامه اي بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود مي دانست ، و آتش چهره بدين کار برافروخته بود گر چه مي گفت که زارت بکشم مي ديدم ، که نهانش نظري با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دين مي زد و آن سنگين دل ، در پي اش مشعلي از چهره برافروخته بود دل بسي خون به کف آورد ولي ديده بريخت ، الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود يار مفروش به دنيا که بسي سود نکرد ، آن که يوسف به زر ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
،
يا رب اين قلب شناسي ز که آموخته بود
تعبیر:
ذات و طینتی زیبا داری و همیب برای معرفی تو کافی است. احتیاج به آراستن ظاهر نیست. اعتماد به نفس خود را تقویت کن. هر کس که تو را انتخاب کند عاشق طینتت می شود. تو هم ارزشمندتر از آن هستی که بخواهی خود را خیلی راحت به کسی معرفی کنی.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 71
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست ، در حق ما هر چه گويد جاي هيچ اکراه نيست در طريقت هر چه پيش سالک آيد خير اوست ، در صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند ، عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست چيست اين سقف بلند ساده بسيارنقش ، زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست اين چه استغناست يا رب وين چه قادر حکمت است ، کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست صاحب ديوان ما گويي نمي داند حساب ، کاندر اين طغرا نشان حسبه لله نيست هر که خواهد گو بيا و هر چه خواهد گو بگو ، کبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست بر در ميخانه رفتن کار يک رنگان بود ، خودفروشان را به کوي مي فروشان راه نيست هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست ، ور نه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست بنده پير خراباتم که لطفش دايم است ، ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
حافظ ار بر صدر ننشيند ز عالي مشربيست
،
عاشق دردي کش اندربند مال و جاه نيست
تعبیر:
رنج و مصیبت را فقط با پایداری و استقامت و امید می توان تحمل کرد. باید فقط به خداوند روی آوری و با دعا و نیایش حوادث را از خود دور کنی. به متکبران و ریاکاران روی نیاور زیرا گره ای از کار تو نمی گشایند.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 331
به تيغم گر کشد دستش نگيرم ، وگر تيرم زند منت پذيرم کمان ابرويت را گو بزن تير ، که پيش دست و بازويت بميرم غم گيتي گر از پايم درآرد ، بجز ساغر که باشد دستگيرم برآي اي آفتاب صبح اميد ، که در دست شب هجران اسيرم به فريادم رس اي پير خرابات ، به يک جرعه جوانم کن که پيرم به گيسوي تو خوردم دوش سوگند ، که من از پاي تو سر بر نگيرم
بسوز اين خرقه تقوا تو حافظ
،
که گر آتش شوم در وي نگيرم
تعبیر:
دل به دریا زده ای و بی محابا پیش می روی و خود را به تقدیر سپرده ای. بهتر است که کمی دقت کنی و با تعمق و تعقل به کار خود بپردازی تا موجب ندامت و پشیمانی نشوی.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 239
رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد ، وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد صفير مرغ برآمد بط شراب کجاست ، فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشيد ز ميوه هاي بهشتي چه ذوق دريابد ، هر آن که سيب زنخدان شاهدي نگزيد مکن ز غصه شکايت که در طريق طلب ، به راحتي نرسيد آن که زحمتي نکشيد ز روي ساقي مه وش گلي بچين امروز ، که گرد عارض بستان خط بنفشه دميد چنان کرشمه ساقي دلم ز دست ببرد ، که با کسي دگرم نيست برگ گفت و شنيد من اين مرقع رنگين چو گل بخواهم سوخت ، که پير باده فروشش به جرعه اي نخريد
بهار مي گذرد دادگسترا درياب
،
که رفت موسم و حافظ هنوز مي نچشيد
تعبیر:
رنج و سختی عاقبت به راحتی و سعادت منجر می شود و به آرزوی خود می رسی. قدر لحظه های زندگی را بدان و دم را غنیمت بشمار تا نادم و پشیمان نشوی. سعی و کوشش را رها نکن.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 183
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ، واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند بيخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ، باده از جام تجلي صفاتم دادند چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي ، آن شب قدر که اين تازه براتم دادند بعد از اين روي من و آينه وصف جمال ، که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ، مستحق بودم و اين ها به زکاتم دادند هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد ، که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند اين همه شهد و شکر کز سخنم مي ريزد ، اجر صبريست کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود
،
که ز بند غم ايام نجاتم دادند
تعبیر:
به زودی نتیجه ی صبر و استقامت و تحمل رنجها را خواهی دید و مزد آن را خواهی گرفت. روزگار روی خوش خود را به تو نشان خواهد داد. به مقصود خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 314
دوش بيماري چشم تو ببرد از دستم ، ليکن از لطف لبت صورت جان مي بستم عشق من با خط مشکين تو امروزي نيست ، ديرگاه است کز اين جام هلالي مستم از ثبات خودم اين نکته خوش آمد که به جور ، در سر کوي تو از پاي طلب ننشستم عافيت چشم مدار از من ميخانه نشين ، که دم از خدمت رندان زده ام تا هستم در ره عشق از آن سوي فنا صد خطر است ، تا نگويي که چو عمرم به سر آمد رستم بعد از اينم چه غم از تير کج انداز حسود ، چون به محبوب کمان ابروي خود پيوستم بوسه بر درج عقيق تو حلال است مرا ، که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم صنمي لشکريم غارت دل کرد و برفت ، آه اگر عاطفت شاه نگيرد دستم
رتبت دانش حافظ به فلک برشده بود
،
کرد غمخواري شمشاد بلندت پستم
تعبیر:
ثابت قدم و با اراده ای محکم راه خود را ادامه بده تا به مقصود برسی. از طعنه ی دشمنان بیمی به دل راه نده. از مشکلات راه نا امید نشو زیرا رسیدن به هدف فداکاری و تلاش می خواهد. از دوستان خود کمک بگیر.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 283
سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده به گوش ، که دور شاه شجاع است مي دلير بنوش شد آن که اهل نظر بر کناره مي رفتند ، هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش به صوت چنگ بگوييم آن حکايت ها ، که از نهفتن آن ديگ سينه مي زد جوش شراب خانگي ترس محتسب خورده ، به روي يار بنوشيم و بانگ نوشانوش ز کوي ميکده دوشش به دوش مي بردند ، امام شهر که سجاده مي کشيد به دوش دلا دلالت خيرت کنم به راه نجات ، مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش محل نور تجليست راي انور شاه ، چو قرب او طلبي در صفاي نيت کوش بجز ثناي جلالش مساز ورد ضمير ، که هست گوش دلش محرم پيام سروش
رموز مصلحت ملک خسروان دانند
،
گداي گوشه نشيني تو حافظا مخروش
تعبیر:
در راه رسیدن به مقصود، شجاع و صادق باش. تزویر و ریا را از خود دور کن زیرا به نتیجه ای نخواهی رسید. شک و تردید در این کار جایز نیست زیرا عاقبت به مقصود خود خواهی رسید.